تثمین
تثمین. [ ت َ ] ( ع مص ) هشت گوشه کردن. ( تاج المصادربیهقی ) ( زوزنی ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هشت و هشت رخ کردن. ( فرهنگ نظام ). || قیمت گذاشتن بر کالا. ( از قطر المحیط ). بحدس و تخمین قیمت کردن کالا. ( از ناظم الاطباء ).
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - بها کردن ، قیمت کردن . ۲ - هشت سو کردن ، هشت گوش ساختن .
= قیمت گذاری
( مصدر ) هشت سو کردن هشت گوش ساختن .
بها کردن، قیمت کردن.
هشت سو کردن، هشت گوش ساختن.