الاخون والاخون

لغت نامه دهخدا

( آلاخون والاخون ••• ) آلاخون والاخون شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول خانگی ، از خانمان خود برافتادن. بی سروسامان گردیدن. دربدر شدن.

فرهنگ معین

( آلاخون والاخون ) ( ص مر. ) ۱ - (عا. ) دربه در، بی خانمان . ۲ - سرگردان ، بی پناه .

فرهنگ عمید

( آلاخون والاخون ) آواره، بی خانمان، بی سروسامان، دربه در.
* آلاخون والاخون شدن: (مصدر لازم ) بی خانمان و دربه در شدن، بی سروسامان شدن.

فرهنگ فارسی

( آلاخون والاخون ) ( مصدر ) از خانمان خود دورافتادن بی سر و سامان گردیدن در بدر شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم