اسفرنگی

لغت نامه دهخدا

اسفرنگی. [ اِ ف َ رَ ] ( اِخ ) مولانا سیف الدین الاعرج. از اهل اسفرنگ من توابع ماوراءالنهر. در خطه خوارزم نشو و نما کرد و در زمان ایل ارسلان خوارزمشاه از بخارا بخوارزم رفت و مداح سلطان محمدبن تکش که او را سنجر ثانی میخواندند بود و قصاید نیکو در مدح او نظم کرد و هشتادوپنج سال عمر یافت و در سنه 672 هَ.ق. در بخارا درگذشت. ده هزار بیت دیوانش دیده شده است. رجوع به سیف اسفرنگی شود.

فرهنگ فارسی

مولانا سیف الدین الاعرج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم