لغت نامه دهخدا چژک. [ چ ِ ژَ ] ( اِ ) خارپشت. ( نسخه ای از فرهنگ سروری ). چزغ و خارپشت را گویند. ( لغات متفرقه در ج 4 برهان ص 2462 چ معین ) : سینه را همچو چژک ساز حصارزان سپس گو همه جهان پر مار .سنائی ( از نسخه فرهنگ سروری ).رجوع به چزغ و چزک و چژ شود.