پسکله

لغت نامه دهخدا

پسکله. [ ] ( اِخ ) ظاهراً نام محلی است : و از عباس آباد کوچ کرد و به پسکله نزول فرمود. ( جهانگشای جوینی ) .

فرهنگ عمید

چوبی که پشت در بیندازند که در باز نشود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس استخاره کن استخاره کن فال ورق فال ورق فال میلادی فال میلادی