غصان

غصان

کلمه غصان در لغت به کسی گفته می‌شود که چیزی در گلوی او گیر کرده باشد و مانع تنفس یا بلع شود. این معنا در منابع کلاسیک مانند «منتهی الأرب» ذکر شده و اشاره به حالتی دارد که خوراکی یا جسمی در حلق باقی می‌ماند و فرد را دچار اختلال تنفسی می‌کند.

در متون عربی و فارسی قدیم، غصان اغلب در زمینه پزشکی یا توصیف حالت‌های جسمانی به کار رفته است. این واژه به شکل دقیق نشان می‌دهد که شخص قادر به تنفس آزاد نیست و گرفتگی ناشی از باقی ماندن غذا یا جسم در گلوی اوست.

به طور مفهومی، غصان بیانگر وضعیتی است که تعادل طبیعی تنفس و خوردن مختل می‌شود و فرد دچار فشار یا ناراحتی می‌گردد. این واژه همچنین به صورت وصفی در متون ادبی برای نشان دادن تنگی نفس یا سختی بلع نیز به کار رفته است و اهمیت سلامت و مراقبت از بدن را گوشزد می‌کند.

لغت نامه دهخدا

غصان.[ غ َص ْ صا ] ( ع ص ) آنکه در گلوی وی چیزی درماند. ( منتهی الارب ). کسی که در گلوی او چیزی از طعام بماند واو را از تنفس بازدارد. غاص. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
عضو
عضو
الکن
الکن
اسرار کردن
اسرار کردن