هم زن

فرهنگ معین

( ~. ز ) (اِمر. ) وسیله ای برای مخلوط کردن، به ویژه مخلوط و همگن کردن مواد غذایی مایع.

فرهنگستان زبان و ادب

{agitator} [شیمی] افزاره ای برای مخلوط کردن مواد در مایعات
{mixer} [عمومی] وسیله ای برای هم زدن و مخلوط کردن مواد غذایی

جمله سازی با هم زن

ارمنی‌ها (عمدتاً مسیحیان همشین) نیز در این منطقه حداقل از قرن هجدهم زندگی کرده‌اند.
در مسیحیت و طبق کتاب مقدس مسیحی (عهدقدیم و عهدجدید) خداوند هم مردان (نبی) و هم زنان (نبیّه) را بر طبق حکمت خود به پیامبری برمی‌گزیند.
از بتان مثل تو کافر ماجرایی برنخاست خان و مان بر هم زنی شوخ بلایی برنخاست
اشغال دو عالم را در مجلس قلاشان چون زلف نکورویان بر هم نه و بر هم زن
کامرانی های خطت یک دو روزی بیش نیست چشم تا بر هم زنی این کاروان خواهد گذشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس ننه
کس ننه
اندر
اندر
ضمیمه
ضمیمه
دقت
دقت