پالانیدن

لغت نامه دهخدا

پالانیدن. [ دَ ] ( مص ) افزودن ؟ : همچنانکه باغبان زردآلوی تلخ را می برد و بر جای آن قیسی شیرین بپالاند و افزون کند. ( معارف بهاءالدین ولد ). و در برهان پالاییدن بدین معنی آمده است.
|| فشردن. ( تتمه برهان ).

فرهنگ عمید

۱. فشردن.
۲. پالوده کردن.
۳. افزودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال احساس فال احساس فال چای فال چای فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی