واپرداختن. [ پ َ ت َ ] ( مص مرکب ) خالی کردن. فارغ کردن : ولیک امشب شب درساختن نیست امید حجره واپرداختن نیست.نظامی.- رخت واپرداختن ؛ ترک گفتن. خالی کردن : گفت از این درگذر بهانه مساز باغ بفروش و رخت واپرداز.نظامی.|| تفرغ. ( تاج المصادر بیهقی ).
فرهنگ عمید
۱. خالی کردن. ۲. (مصدر لازم ) فارغ شدن از چیزی.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) خالی کردن ( خانه سرای و غیره ) : (( بصد هزار زبان گفت در رخم پیری که این نه جای قرار است خیر وا پرداز . ) ) ( کمال اسماعیل ۱٠۲ ) خالی کردن فارغ کردن