مغمی علیه

لغت نامه دهخدا

مغمی علیه. [ م ُ ما ع َل َی ْه ْ / م َ می یُن ْ ع َ ل َی ْه ْ ] ( ع ص مرکب ) بیهوش.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مغشی علیه. ( صراح ). آنکه او را اغما دست داده باشد. بیهوش. بیخویشتن. بیخود. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

بی هوش.

فرهنگ فارسی

بیهوش مغشی علیه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند