قمیحه

لغت نامه دهخدا

( قمیحة ) قمیحة. [ ق َ ح َ ] ( ع اِ ) گوارش و پست و جز آن. ( منتهی الارب ). اسم لما یقمح من الجوارش و غیره کانه فعیلة من القمح. ( اقرب الموارد ). || اسم سفوفی است که در دهان پاشند و بمعنی جوارش نیز گفته اند و مطلق سنونات را نیز نامند. ( فهرست مخزن الادویة ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال درخت فال درخت فال ورق فال ورق