فیسحتکم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
سحت (۴ بار)ف (۲۹۹۹ بار)کم (۲۲۹۱ بار)
به فتح (س) استیصال و از بین بردن. ثلاثی و مزید آن به یک معنی است در مجمع آمده «اصل السحت الاستیصال یقال سحته و اسحته‏ای استاصله» . به خدا دروغ نبندید و گرنه شمار را با عذاب مخصوصی مستأصل و ریشه کن می‏کن. سحت به ضمّ (س) اسم مصدر و شی‏ء مستأصل شونده است راغب آن را پوستیکه مستأصل شود گفته است این کلمه سه بار در قرآن آمده و همه در سوره مائده آیات 42،62،63 است «سَمّاعُونَ لِلْکَذَبِ اَکّالُونَ لَاسُّحْتِ...». مراد از سحت در آیات فوق حرام است. راغب علت تسمیه را چنین گوید: گوئی حرام دین و مروّت شخص را از بین می‏برد روایت شده «کسب الحجام سحت» این به واسطه حرام بودن نیست بلکه به علت بردن مروّت و مردانگی است. طبرسی ره در علت تسمیه سه قول نقل کرده اولی قول زجّاج است که حرام سبب استیصال زجّاج است که حرام سبب استیصال و هلاکت است. دوّمی قول جبائی که در حرام برکتی نیست و مستأصل شده ریشه کن می‏گردد. سومی قول راغب است که از خلیل نقل می‏کند. از رسول خدا صلی اللّه علیه و اله و سلم نقل شده است. و نیز به قیمت سگ، اجرت زانیه، قیمت مشروب، الکل مال یتیم، و ربا و غیره سحت اطلاق شده به مجمع البیان ذیل آیه فوق و تفسیر عیاشی و غیره رجوع کنید .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال سنجش فال سنجش فال رابطه فال رابطه فال آرزو فال آرزو