غزیدن

لغت نامه دهخدا

غزیدن. [ غ َ دَ ] ( مص ) شعوری در لسان العجم ( ورق 183 الف ) آن را به معنی غریدن آرد و گوید: غزیدن و غریدن ؛ یعنی چیدن و روی هم گذاشتن ، و به معنی آنچه روی هم چیده و انباشته شود. و این معانی در فرهنگهای فارسی دیده نشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تخمین زمان فال تخمین زمان