غرنبش. [ غ ُ رُم ْ ب ِ ] ( اِمص ، اِ ) غرنبیدن. غرنبه. صدای مهیب. ( از فرهنگ شعوری ). آواز بلند و هولناکی که از انسان و یا حیوان برآید. ( ناظم الاطباء ) : به ویرانی بلخ جنبش کنان ز طوفان کینه غرنبش کنان.مولانا هاتفی ( از فرهنگ شعوری ).|| رعد و تندر. ( ناظم الاطباء ).