لغت نامه دهخدا
و لولا علالة أرماحنا
لظلت نساؤهُم ُ تحلب.( از ذیل اقرب الموارد ).|| پیاپی دویدن. ( ذیل اقرب الموارد ). || ( اِ ) آنچه به وی بهانه کنند وعذر آرند: ما هی الا علالة. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || شتر که بعدِ دوشیدن فیقه نخستین دوشند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || بقیه شیر در پستان. ( منتهی الارب ). || باقی هرچیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || بقیه قوت پیر. ( منتهی الارب ) ( لسان العرب ). || شخص تحصیل کرده. || معلم مدرسه. ( ناظم الاطباء ).