عز شأنه

لغت نامه دهخدا

عز شأنه. [ ع َزْ زَ ش َءْ ن ُه ْ / ن ُ هَُ ] ( ع جمله فعلیه دعایی ) مرکب از فعل عز + شأن ( فاعل ) + ه. عزیز است شأن او. ارجمند است مقام وی ، و آن را در نعت خداوند آرند. رجوع به عَزَّ شود : پیوسته در رعایت بندگان حضرت عزت عز شأنه ناقص الغایه سعی فرموده اند. ( سندبادنامه ص 74 ).

فرهنگ عمید

گرامی است شٲن او. &delta، دربارۀ خداوند گفته می شود.

فرهنگ فارسی

( جمله فعلی دعایی ) گرامی است شان او ( درباره خدا استعمال شود ) : (( ٠٠چه باری - عز شانه و عم احسانه - ذات مطهر آن پادشاه دین پرور عدل گستر را از کرایم شمایل پسندیده ٠٠٠٠٠ آفریده است ٠
مرکب از فعل عز شان ه عزیز است شان او ارجمند است مقام وی و آنرا در نعت خداوند آرند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب فال فنجان فال فنجان فال حافظ فال حافظ