لغت نامه دهخدا ( شخشخة ) شخشخة. [ ش َ ش َ خ َ ] ( ع اِ صوت ) بانگ سلاح و بانگ جامه نو و بانگ کاغذ. ( منتهی الارب ). بانگ سلاح وکاغذ و هر شی خشک چون خشخشه. ( از اقرب الموارد ).شخشخة. [ ش َ ش َ خ َ ] ( ع مص ) کشیده شدن. دراز شدن. ( منتهی الارب ). || برداشتن شترماده تشنه سینه را. ( منتهی الارب ).