سپاکو

لغت نامه دهخدا

سپاکو. [ س ِ ] ( اِخ ) میترادات ( مهرداد ) ( چوپان شاهی ). زن چوپانی که که کورش کبیر به او سپرده شده بود که او را بکشد، ولی سپاکو به پای شوهر افتاد و تضرع کرد و مانع کشتن کورش گردید. رجوع به ایران باستان ص 232 و 233 و 234 شود.

فرهنگ فارسی

میترادات زن چوپانیکه که کورش کبیر باو سپرده شده بود که او را بکشد

فرهنگ اسم ها

اسم: سپاکو (دختر) (فارسی) (تلفظ: sepako) (فارسی: سِپاکو) (انگلیسی: sepako)
معنی: زن چوپانی که که کورش کبیر به او سپرده شده بود که او را بکشد، نام همسر چوپانی که کوروش را به او سپرده بودند تا بکشد اما او مانع شد و کوروش را مانند فرزند خودش بزرگ کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تماس فال تماس فال فرشتگان فال فرشتگان فال اعداد فال اعداد