سندوس

لغت نامه دهخدا

سندوس. [ س َ ] ( اِ ) پارچه نازک از پنبه و کتان : و بر ایشان جامه های پشمین و سندوس فکنده. ( مجمل التواریخ و القصص ). سندس.

فرهنگ فارسی

پارچه نازک از پنبه و کتان

فرهنگ اسم ها

اسم: سندوس (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: sandus) (فارسی: سَندوس) (انگلیسی: sandus)
معنی: نام خواهر خشایارشاه پادشاه هخامنشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تماس فال تماس فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن