سلنج

لغت نامه دهخدا

سلنج. [ س ِ ل ُ ] ( اِ مرکب ) مخفف سه لنج است یعنی سه لب چه لنج به معنی لب هم آمده است. ( برهان ). || ( ص مرکب ) کسی را نیز گویند که لب بالایین یا لب زیرین او چاک باشد. ( برهان ) ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(س لُ ) (ص مر. ) لب شکری ، کسی که یکی از دو لب او چاک داشته باشد.

فرهنگ عمید

= لب شکری

فرهنگ فارسی

کسی یکی ازدولبش چاک خورده باشد، لب شکری
( صفت ) کسی که لب بالایین یا لب زیرین او چاک داشته باشد لب شکری .

دانشنامه عمومی

سلنج [ نیازمند منبع] ، ( نام علمی: Cornulaca aucheri ) گیاهی است سراسر خاردار شورپسند از تیره تاج خروسیان.
این گیاه با شاخه های پرخار به صورت تیغهای مثلثی مورد تعلیف شتر قرار می گیرد و در ماسه ریگزارهای بیابانها رشد می کند و مقداری تلخی با طعم شوری دارد.
رویشگاه آن عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، عمان، عراق، ایران، پاکستان و افغانستان است.

ویکی واژه

لب شکری، کسی که یکی از دو لب او چاک داشته باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال جذب فال جذب فال تماس فال تماس فال لنورماند فال لنورماند