سبزده

لغت نامه دهخدا

سبزده. [ س َ دِه ْ ] ( اِ مرکب ) کنایه از آسمان است. ( برهان ).
سبزده. [ س َ دِه ْ ] ( اِخ ) اسم دیگر آن قطانجق است که در سقز کردستان واقع است. رجوع به قطانجق و لغات فرهنگستان شود.

فرهنگ عمید

آسمان، سبزتشت، سبزکوشک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال ای چینگ فال ای چینگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال شمع فال شمع