فرهنگ عمید ۱. بیچاره، دربه در، بی خانمان.۲. سرگردان، حیران.* زابه را شدن: (مصدر لازم ) [عامیانه، مجاز] ناگزیر از ترک جا و مکان خود شدن.* زابه را کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه، مجاز]۱. کسی را ناچار از ترک جا و مکان مٲلوف خود کردن.۲. حیران و سرگردان کردن.