تلاهی

لغت نامه دهخدا

تلاهی. [ ت َ ] ( ع مص ) باختن به بازیچه و با هم بازی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || جماع نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || به لهو پرداختن بعض قوم با بعضی دیگر. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص ل . ) یکدیگر را سرگرم ساختن .

ویکی واژه

یکدیگر را سرگرم ساختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال انبیا فال انبیا