بسیجنده. [ ب َ ج َ دَ / دِ] ( نف ) بسیچنده. شخصی را گویند که استعداد و سامان کاری کند و آماده و مهیا سازد. ( برهان ). آماده و مهیا کننده ( ناظم الاطباء ). اسم فاعل است از بسیچیدن. یعنی حاضرشونده و حاضر کننده. ( مجمعالفرس ) : چو شد هفته و کار شد ساخته بسیچنده از کار پرداخته.نظامی.بسیچنده در آب پیروزه رنگ بسیچید تا ماهی آرد بچنگ.نظامی.|| کار سازکننده را نیز گویند. ( برهان ). آماده و آماده کننده. ( ناظم الاطباء ). || قصد و اراده کننده را گویند. ( برهان ). || پوشنده ساز جنگ. ( ناظم الاطباء ).