لغت نامه دهخدا
باطرقانی. [ طِ ] ( اِخ ) ابوبکر عبدالواحدبن احمدبن محمدبن عبداﷲبن عباس باطرقانی از قراء و اهل عبادت و از رواة بود و در اوایل ایام مسعود غزنوی ( سال 421 هَ. ق. ) بروایتی در جمادی الاخره و بروایتی در ماه رجب ، در مسجد جامع یا در منزل خود، در فتنه ای که خراسانیان آنجا برپا کردند و گروهی بسیار از دانشمندان در آن واقعه کشته شدند، بقتل رسید. ( از معجم البلدان ) ( الانساب سمعانی ورق 60 ).
باطرقانی. [ طِ ] ( اِخ ) ابوبکر احمدبن فضل بن محمدبن جعفر باطرقانی. از محدثان خوش خط بود. از مصنفات او کتاب طبقات القراء است. ( از الانساب سمعانی ورق 60 ).