لغت نامه دهخدا
اقلاب. [ اِ ] ( ع مص ) خشک شدن پوست و بیرون انگور. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || رسیدن هنگام برگردیدن نان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ): اقلب الخبز؛ حان له ان یقلب. ( اقرب الموارد ). || میرانیدن خدای کسی را. || خداوند شتران قلاب زده شدن. || برگردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).