اغتلام

لغت نامه دهخدا

اغتلام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) تیز شدن شهوت جماع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مغلوب شهوت شدن مرد: غلم الرجل و اغتلم ؛ غلب شهوته. ( از اقرب الموارد ). || لواطت کردن ( مولد است ). ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). لواط کردن ( از لغات مولده است ). ( ناظم الاطباء ). || شدت یافتن سورت شراب. لقول : «اذا اغتلمت علیکم هذه الاشربة فاقصعوا متونها بالماء». ( از اقرب الموارد ). || سخت شدن امواج دریا: اغتلم امواج البحر؛ اشتد. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به هیجان در آمدن شهوت را اغتلام می گویند که از آن به مناسبت در باب دیات سخن گفته‏اند.
حفظ شتری که بر اثر به هیجان در آمدن شهوتش حالت حمله پیدا کرده، بر مالک آن واجب است. در صورت آگاهی مالک از این موضوع و کوتاهی در حفظ شتر ضامن جنایت آن است.


فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت