ازپیشه

لغت نامه دهخدا

( آزپیشه ) آزپیشه. [ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) حریص :
برفتند [ گرگین و بیژن ] هر دو براه دراز
یکی آزپیشه [ گرگین ]یکی کینه ساز.فردوسی.

فرهنگ عمید

( آزپیشه ) حریص، آزمند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم