دانشنامه اسلامی
وی متکلم و نظریه پردازی بود متأثر از اندیشه نوافلاطونی. او در زبان و ادب عرب نیز فاضل و چیره دست بود. در مقام داعی، در شمال غرب منطقه آذربایجان در ایران امروز فعالیت می کرد. تصور بر این است که او به قرامطه آن روزگار نزدیک تر بوده است تا سلسله تازه تأسیس فاطمیان (۲۹۷ـ ۵۶۷).
فعالیتهای او در مقام داعی اسماعیلی
دربارۀ فعالیتهای او در مقام داعی اسماعیلی، از سیرالملوک یا سیاست نامه خواجه نظام الملک ، وزیر نامدار سلجوقی، می توان مطالبی به دست آورد. نظام الملک به یکی از رهبران دعوت اسماعیلی اشاره کرده که از حوالی ری بوده و در «شعر تازی و حدیث غریب» آگاه، و نام او ابوحاتم بوده است. این شخص را می توان همین ابوحاتم مورد بحث دانست. ابوحاتم داعیانی از ری به مناطقی در شمال غربی ایران می فرستاد و بعدها ری را ترک کرد و به دیلمان رفت و ظهور قریب الوقوع «قائم» را در آن جا پیش بینی کرد و وعده داد که به زودی مهدی خواهد آمد. اما چون چنین امامی پدید نیامد، ناگزیر شد خود را از مردمی که به واسطه پیش بینی نادرست او به خشم آمده بودند، پنهان کند. بعضی محققان این خطا و شکست را به ماجرایی که متکلم نامدار معتزلی، قاضی عبدالجبار همدانی ، دربارۀ داعی ای به نام ابوحاتم بن حمدان الرازی الکلابی نقل کرده است ربط داده اند. بنابر نقل قاضی عبدالجبار ، در میان قرمطیان بحرین ادعا شده بود که مهدی ظهور کرده است، اما چیزی نگذشت که بطلان این دعوی ثابت شد و تبعات ناخوشایندی داشت و آن داعی به کلی ناامید شد. به روایت ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲ )، ابوحاتم در سال ۳۲۲ فوت کرده است.
آثار
آثار بازمانده از ابوحاتم اینهاست: کتاب الزینه فی الکلمات الاسلامیه العربیه، اعلام النبوة ، کتاب الاصلاح. به دو اثر دیگر او نیز اشاره شده است که امروزه در دست نیستند: کتاب الرجعه فی الرد علی اصحاب الرجعه، و کتاب الجامع فی الفقه.
← الزینه فی الکلمات الاسلامیه العربیه
...