استناد به قران در سیره امام هادی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استناد به قرآن در سیره امام هادی(ع). قرآن کریم در سیره کریمانه پیامبر اعظم و امامان معصوم، تجسم و عینیت تمام یافته و ایشان، روشنگر کتاب الهی و بلکه وجود مبارک ایشان، خود قرآن ناطق است؛ سخنان نورانی امام هادی علیه السّلام در تمام لحظات مختلف زندگی تفسیر حقیقی این کتاب الهی بوده، که به چند نمونه مختصرا اشاره می گردد.
امام هادی علیه السّلام هنگام تهاجم ماموران خلیفه عباسی به خانه اش،آرامش خویش را حفظ نمود و در کنار آن رفتار آرام و غیر متعرض نسبت به دستگاه ستم با تلاوت آیه «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»؛ و ستمکاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز می گردند، به متوکل و دار و دسته اش که مصداق این آیه بودند، هشدار داد و جهت گیری ظالمانه آنان را در برابر امامت متذکر گردید.
تفسیر قرآن
علامه مجلسی نقل می کند: به متوکل عباسی خبر دادند که امام هادی علیه السّلام ایه شریفه «ویوم یعض الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الر سول سبیلا:» و (به خاطر آور) روزی را که ستمکار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان می گزد و می گوید: «ای کاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم! را بر خلیفه اول و دوم تطبیق می کند. متوکل گفت: با او چه کار کنیم؟ گفتند: مردم را جمع کن و از او در حضور مردم بپرس. اگر همان پاسخ را داد، مردم به حسابش می رسند، و اگر غیر آن را گفت، نزد یاران خود رسوا می شود. متوکل همه قضات و بنی هاشم و یاوران خود را فراخواند و در جمع آنان از امام هادی علیه السّلام پرسید. آن امام همان فرمود: اینان کسانی هستند که خدا با کنایه از ایشان سخن گفته است و بر ایشان منت نهاده و عیبشان را پوشانده است. ایا امیر می خواهد آنچه را خدا پوشانده، آشکار کند؟ متوکل گفت: نه، نمی خواهم.
استناد به قرآن
شاهویه فرزند عبدالمطلب جلاب روایت کرده است: امام هادی علیه السّلام نامه ای بدین مضمون خطاب به من نوشت: خواستار آن بودی که جانشین پس از ابوجعفر را بشناسی و نگران این مطالب بودی، اندوهگین مباش که خداوند متعال می فرماید: «و ما کان الله لیضل قوما بعد اذ هدیهم حتی یبین لهم ما یتقون» ؛ خداوند قومی را پس از هدایت رها نمی کند مگر آنکه آنچه را باید از آن اجتناب کنند، برایشان بیان کند. امام در این نامه افزوده است: و امام تو پس از من، فرزندم ابومحمد حسن عسکری است. آنچه بدان نیاز دارید، نزد اوست و خداوند هرکه را بخواهد، پیش می اندازد و هرکه را بخواهد، باز پس نگه می دارد: «ما ننسخ من ءایه او ننسها نات بخیر منهآ او مثلهآ:» هر حکمی را نسخ کنیم، و یا نسخ آن را به تاخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را می آوریم. ؛ امام در پایان این نامه می نویسد: آنچه را که مورد احتیاج خرد بیدار و ضمیر روشن بود و عقل را قانع می ساخت، بیان کردم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم