فام گزار

لغت نامه دهخدا

فامگزار. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) پرداخت کننده وام :
فامداران تو باشند همه شهر درست
نیست گیتی تهی از فام ده و فامگزار.سوزنی.

فرهنگ عمید

اداکنندۀ وام، پرداخت کنندۀ وام.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال نخود فال نخود فال عشق فال عشق فال زندگی فال زندگی