لغت نامه دهخدا
کیتو. [ ک ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مهربان است که در بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع است و 650 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
کیتو. ( اِخ ) مرغزاری طویل و عریض است که شش فرسنگ در سه فرسنگ مساحت دارد و میان کرج و گرهرود و همدان و ساوه واقع بوده است. رجوع به نزهة القلوب چ گای لیسترنج ج 3 صص 69 - 195 و 221 و مدخل قبل شود.
کیتو. [ ت ُ ] ( اِخ ) پایتخت کشور جمهوری «اکوادور» در امریکای جنوبی است که بر سلسله جبال آند و در ارتفاع 1850 گزی و در دامنه آتش فشان «پیشن شا» واقع است و 401800 تن سکنه دارد. این شهر دارای دانشگاه و رصدخانه و کتابخانه و کلیسای کهن است. ( از لاروس ) ( از وبستر ).