لغت نامه دهخدا
مؤاراة. [ م ُ آ ] ( ع مص ) منظم کردن و علف خورانیدن دواب در یک جا. ( منتهی الارب ). مؤارات. بستن ستور را با ستور دیگر در یک جا و علوفه دادن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مواراة. [ م ُ ] ( ع مص ) نهفتن چیزی را. ( منتهی الارب ). واپوشانیدن. ( ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 96 ). پوشیدن. ( المصادر زوزنی ). پوشیدن.توریه. ستر کردن خبری و غیر آن را اظهار کردن. مدامسه. نهفتن. پنهان کردن. پوشانیدن. ( یادداشت مؤلف ). || ستیهیدن. ( ترجمان القرآن جرجانی ص 96 ).