الشیخ نصیر الدین الطوسی و سقوط بغداد

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] الشیخ نصیرالدین الطوسی و سقوط بغداد از آثار آیت الله سید علی حسینی میلانی (متولد نجف 1367ق) است که در آن، ادعای ابن تیمیه در مورد نقش خواجه نصیرالدین طوسی در حمله و پیروزی مغول و انقراض دولت عباسیان و سقوط بغداد در سال 656ق را به صورت علمی بررسی کرده است. وی در این اثر ثابت کرده است که مدعای او و نقش تخریبی و توطئه آمیز خواجه در انقراض خلافت عباسی، تخیلی و نظر شخصی ابن تیمیه است و از نظر تاریخ اسلام، هیچ سند و اعتباری ندارد.
این کتاب، اثر مختصری است و بخش و فصل ندارد و از مقدمه «مرکز الأبحاث العقائدیة» و نیز مقدمه مؤلف و چند بحث به ترتیب ذیل تشکیل شده است: 1- افترای ابن تیمیه بر خواجه نصیرالدین طوسی، 2- نصّ کلام ابن تیمیه، 3- مراجعه در قضیه سقوط بغداد به شاهدان واقعه (شامل مراجعه به ابن الفوطی، ابن الطقطقی، أبو الفداء و ...) و 4- ستایش خواجه نصیرالدین طوسی. در پایان نیز خاتمه آمده است. نویسنده در این اثر، از روش تاریخ تحلیلی بهره برده است.
درباره محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
فارس حَسّون در مقدمه ای که به عنوان مقدمه بر این کتاب نوشته، یادآور شده است که ما همواره نیازمند تلاش بیشتر برای فهمیدن عقاید و فهماندن بهتر آن هستیم که لازمه اش التزام به برنامه ها و روش های علمی است به صورتی که با زبان و ادبیات و پیشرفت های فنی امروزه سازگار باشد و ارتباط همیشگی بین مردم و ارزشهای راستینش را برقرار سازد. به همین جهت، مرکز بحث های اعتقادی که وابسته و تابع دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله سید علی حسینی سیستانی است، تصمیم گرفت که با برنامه ای منظم تعدادی از گفتگوهای علمی را برای ترویج اندیشه اسلامی و شیعی برگزار کند تا زمینه فهم بهتر و نقد و بررسی فراهم گردد و بعد مجموعه آن مطالب را در اینترنت به صورت صوتی و کتبی منتشر کرد و اثر حاضر نیز ثمره یکی از این مجالس علمی است که به صورت کتاب منتشر می شود .
نویسنده سخن ابن تیمیه را یادآور شده که با الفاظی تند، خواجه نصیرالدین طوسی را متهم به الحاد و شرک کرده و او را عامل شکست دولت عباسیان و پیروزی مغول شمرده و آنگاه این گونه پاسخ داده است: در مانند این قضیه که واقعه ای است که در اواسط قرن هفتم هجری روی داده، باید به شاهدان واقعه مراجعه کنیم و همچنین به مورّخانی که نزدیک آن دوره بوده اند. البته نمی گویم که باید به مورخان شیعه مراجعه کرد تا اشکال شود که می خواهد دانشمندان شیعه را از هر عیب و اشکالی تبرئه کند بلکه می گویم باید به مورخان اهل سنت مراجعه کرد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم