گویم

لغت نامه دهخدا

گویم. [ ی ُ ] ( اِخ ) ده بزرگی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی شمال باختر شیراز کنار راه شوسه شیراز به اردکان. واقع در جلگه و هوای آن معتدل و سکنه آن 2040 تن است. آب آن از قنات و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات ، حبوب ، صیفی و انگور دیمی و شغل اهالی زراعت و باغداری است. دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز ( فارس ) واقع در ۲۷ کیلومتری شامل باختر شیراز جلگه و معتدل دارای ۲٠۴٠ تن سکنه محصول غله بنشن صیفی و انگور .
ده بزرگی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در ۲۸ هزار گزی شمال باختر شیراز کنار راه شوسه شیراز به اردکان : در محلی جلگه و هوای آن معتدل است .

دانشنامه عمومی

گویم (بورکینافاسوی). گویم شهری در شهرستان ناندیالا در استان بولکیمده در بورکینافاسوی غربی مرکزی است جمعیت آن ۱۹۴۹ نفر است.
گویم (زاقاتالا). گویم ( به لاتین: Göyəm، به آواری: Кукам ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان زاقاتالا واقع شده است. گویم ۴۱۵۵ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم