ژرف یاب. [ ژَ ] ( نف مرکب ) آنکه اندازه گیرد عمق چیزی را. || متعمق. دقیق.دقیق النظر. باریک بین. با فراست و بصیر : چراغ جهان یوسف ژرف یاب شتابید هم در زمان سوی آب.شمسی ( یوسف و زلیخا ).چنین داد جبریل فرخ جواب به پیغمبر تازی ژرف یاب.شمسی ( یوسف و زلیخا ).جدا کرد پس یوسف ژرف یاب ز پیش زلیخا بشب جامه خواب.شمسی ( یوسف و زلیخا ).
فرهنگ عمید
۱. آن که عمق چیزی را اندازه می گیرد. ۲. [مجاز] باریک بین، دقیق، غوررس.