ماست مالی کردن

لغت نامه دهخدا

ماست مالی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) امری را که ممکن است موجب مرافعه و نزاع شود لاپوشانی کردن و آن را مورد توجیه و تأویل قرار دادن. رفع و رجوع کردن. سروته کاری را به هم آوردن و ظاهر قضایا را به نحوی درست کردن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). به نحوی خطایی را پوشانیدن. به زرنگی و چربدستی عیوب کسی را پوشیدن. پوشانیدن خطایی یا عیبی و غیره. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (حامص . ) رفع و رجوع کردن ، لاپوشی کردن .

فرهنگ فارسی

امری را که ممکن است موجب نزاع شود لاپوشانی کردن و آنرا مورد توجیه و تاویل قراردادن رفع و رجوع کردن .

ویکی واژه

رفع و رجوع کردن، لاپوشی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم