قاق شدن

لغت نامه دهخدا

قاق شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) عقب افتادن اسب در مسابقه. || باختن در بازی. || بخطا رفتن تیر :
شوخ کماندار من شهره آفاق شد
از قدراندازیش تیر قضا قاق شد.محمد اشرف ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

(شُ دَ ) [ تر - فا. ] (مص ل . ) ۱ - عقب افتادن اسب در مسابقه . ۲ - باختن در بازی . ۳ - به خطا رفتن تیر.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - عقب افتادن اسب در مسابقه ۲ - باختن در بازی ۳ - بخطا رفتن تیر : شوخ کماندار من شهره آفاق شد از قدر اندازیش تیر قضا قاق شد . ( محمد سعیداشرف بها )

ویکی واژه

عقب افتادن اسب در مسابقه.
باختن در بازی.
به خطا رفتن تیر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب فال تک نیت فال تک نیت