قاق شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) عقب افتادن اسب در مسابقه. || باختن در بازی. || بخطا رفتن تیر : شوخ کماندار من شهره آفاق شد از قدراندازیش تیر قضا قاق شد.محمد اشرف ( از آنندراج ).
فرهنگ معین
(شُ دَ ) [ تر - فا. ] (مص ل . ) ۱ - عقب افتادن اسب در مسابقه . ۲ - باختن در بازی . ۳ - به خطا رفتن تیر.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - عقب افتادن اسب در مسابقه ۲ - باختن در بازی ۳ - بخطا رفتن تیر : شوخ کماندار من شهره آفاق شد از قدر اندازیش تیر قضا قاق شد . ( محمد سعیداشرف بها )
ویکی واژه
عقب افتادن اسب در مسابقه. باختن در بازی. به خطا رفتن تیر.