لغت نامه دهخدا
لشکری آورد جنگ آور فزون از ده هزار
سربسر با گرز آهن جملگی با تیغ تیز
ازخروش کوسشان پیدا نشان نفخ صور
وز شرار تیغشان آشوب روز رستخیز
خنگها در زیرشان چون کوههای بادسیر
تیغهادر دستشان چون ابرهای شعله ریز
تیغ شهرآشوب شد ناگه برآمد از نیام
همچو برق شعله بار و همچو بحر موجه خیز...
وی به سال 1244 درگذشت. ( مجمعالفصحاء ج 2 ص 316 ).