خوش جنس

لغت نامه دهخدا

خوش جنس. [ خوَش ْ / خُش ْ ج ِ ] ( ص مرکب ) خوش ذات. خوش باطن. مقابل بدجنس. مقابل بدذات. || از نژاد خوب. گهری. پاک گهر.

فرهنگ فارسی

خوش ذات خوش باطن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال سنجش فال سنجش فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت