تنخواه دادن

لغت نامه دهخدا

تنخواه دادن. [ ت َ خوا / خا دَ ] ( مص مرکب ) پول دادن. مال دادن. برات دادن. وظیفه دادن :
غیر داغ از حاصل دنیا نصیب ما نشد
همچو ماهی خوش زری ما را جهان تنخواه داد.محمد قلی سلیم ( از بهار عجم ) ( آنندراج ).رجوع به تنخواه و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

پول دادن . مال دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم