بازدارندگی خوردگی میانا

فرهنگستان زبان و ادب

{interface corrosion inhibition} [خوردگی] فرایند تعویق خوردگی که در آن برهم کنش شدیدی بین زیرلایۀ (substrate ) درحال خورده شدن و بازدارندۀ خوردگی رخ می دهد، در این فرایند بازدارندۀ خوردگی برحسب میزان پتانسیل زیرلایه جذب سطح می شود و به عنـوان یک الکتروکاتالیزور مثبت یـا منفـی بر روی ...

ویکی واژه

فرایند تعویق خوردگی که در آن برهم‌کنش شدیدی بین زیرلایۀ (substrate) درحال‌خورده‌شدن و بازدارندۀ خوردگی رخ می‌دهد، در این فرایند بازدارندۀ خوردگی برحسب میزان پتانسیل زیرلایه جذب سطح می‌شود و به‌عنـوان یک الکتروکاتالیزور مثبت یـا منفـی بر روی واکنش خوردگی اثر می‌کنـد یا خـود بـازدارنده در فـراینـد اکسایش‌ـ کاهش الکتروشیمیایی مشارکت می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال جذب فال جذب فال انبیا فال انبیا فال ابجد فال ابجد