افغان براوردن

لغت نامه دهخدا

( افغان برآوردن ) افغان برآوردن. [ اَ ب َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) ناله کردن. زاری کردن. فغان سردادن :
کزان پیش کافغان برآرد خروس
برآید زلشکرگه آواز کوس.نظامی.برآورد افغان که سلطان بمرد
جهان مانده نام پسندیده برد.سعدی.رجوع به افغان شود.

فرهنگ فارسی

( افغان بر آوردن ) ناله کردن زاری کردن فغان سر دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال انبیا فال انبیا فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت