ابن قصار

لغت نامه دهخدا

ابن قصار. [ اِ ن ُ ق َص ْ صا ] ( اِخ ) ابوالحسن علی بن ابی الحسین عبدالرحیم السلمی. ادیبی لغوی. مولد و مسکن او بغداد و از ابن شجری و دیگران علم و ادب فراگرفت و خطی نیکو داشت ، چنانکه کتب نوشته او را مردم ببهای گران بیع و شرا میکردند. او سفری به مصر کرده است. و قصار ظاهراً لقب یکی از اجداد اوست.
ابن قصار. [ اِ ن ُ ق َص ْ صا ] ( اِخ ) سلیمان بن علی. از مشاهیر مغنیان بغداد. او را تصنیفات و ترکیباتی در موسیقی بوده است. درباره او و نیز معاشقات وی با کنیزک بلوری کاتب حکایاتی منقول است.

فرهنگ فارسی

از مشاهیر مغنیان بغداد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال احساس فال احساس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ماهجونگ