کپچه

لغت نامه دهخدا

کپچه. [ ک َ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) بر وزن و معنی کفچه است و آن را چمچه نیز گویند. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ). کبچه. کفچه. مِلْعَقَة. ( منتهی الارب ). کفلیز. کفگیر. ( آنندراج ). آنرا کفچلیز نیز گفته اند و عربان معرب کرده و قفشلیل گویند. ( آنندراج ). رجوع به کبچه و کفچه و کفگیر شود.

فرهنگ معین

(کَ چِ ) (اِ. ) کفچه ، چمچه .

فرهنگ عمید

=کفچه

فرهنگ فارسی

( اسم ) چوبی که بدان آرد گندم بریان کرده را که خواهند با چیزی آغشته کنند بر هم زنند و بشور انند مجدح کفچه .
بر وزن و معنی کفچه

ویکی واژه

کفچه، چمچه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال کارت فال کارت فال فنجان فال فنجان فال احساس فال احساس