کوچو

لغت نامه دهخدا

کوچو. ( اِخ ) پسر اوکتای قاآن بن چنگیز.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). اوکتای بمناسبت علاقه ای که به کوچو پسر سوم خود داشت ، او را در ایام حیات ولیعهد خویش قرار داد، ولی کوچو قبل از فوت پدر درگذشت و اوکتای پسر او شیرامون را که طفلی خردسال بود به این مقام برگزید. ( از تاریخ مغول اقبال ص 151 ). رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 حاشیه ص 206 شود.

دانشنامه عمومی

کوچو یا کوچو بالا، روستایی در دهستان تلنگ بخش تلنگ شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۴۵۶ نفر ( ۱۱۶ خانوار ) بوده است.
کوچو (عراق). کوچو ( به عربی: کوجو ) یک منطقهٔ مسکونی در عراق است که در شهرستان سنجار واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم