کلاخود

لغت نامه دهخدا

کلاخود. [ ک ُ ] ( اِ مرکب ) کلاه خود :
مه سپر مهر کلاخود و کمان قوس قزح
ناوکت تیر و سما کست و سها نیزه گذار.
نظام قاری ( دیوان البسه چ استانبول ص 13 ).
و رجوع به کلاه خود شود.

فرهنگ فارسی

کلاه خود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال انگلیسی فال انگلیسی فال چای فال چای فال اوراکل فال اوراکل