نجف اصفهانی

لغت نامه دهخدا

نجف اصفهانی. [ ن َ ج َ ف ِ اِ ف َ ] ( اِخ ) به روایت مؤلف صبح گلشن وی به گازری زندگی میکرده است. او راست :
آنچه شد تقدیر نتواند کسی تدبیر کرد
در دلم خون گشت هر خونی که مادر شیر کرد.
رجوع به تذکره صبح گلشن ص 540 و قاموس الاعلام ج 6 شود.

فرهنگ فارسی

بروایت مولف صبح گلشن : وی بگازری زندگی میکرده است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت استخاره کن استخاره کن فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال چای فال چای