لغت نامه دهخدا
مقاعد. [ م ُ ع ِ ] ( ع ص ) حافظ و نگهبان. || از وحش و طیر آنچه از پس پشت درآید. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || نشیننده با کسی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مُقاعَدة شود.
مقاعد. [ م ُ ع َ ] ( ع ص ) نشسته با کسی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مقاعدة شود.