بارز شدن

لغت نامه دهخدا

بارز شدن. [ رِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پدیدار شدن. نمایان شدن. هویدا شدن. نمودار گردیدن. آشکارا شدن. ظاهر شدن : هیچکدام به میدان مبارزت بارز نشوند. ( جهانگشای جوینی ). و رجوع به بارز شود.

فرهنگ فارسی

پیدا شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ورق فال ورق